دیکشنری
داستان آبیدیک
رد کردنی
english
1
general
::
refutable, rejectable
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
رد عضو هیئت منصفه به وسیله یکی از اصحاب دعوی بدون ذکر دلیل خاص
رد قایق
رد قسم
رد قطعی
رد قلم
رد لرزه
رد محرک
رد و بدل
رد و بدل کردن
رد و نفی کردن
رد کردن
رد کردن ـ رد
رد کردن اتهام
رد کردن قرارداد
رد کردن مال به صاحب اصلی آن
رد کردنی
رد کیفرخواست
ردا
رداء
ردائت
رداع
ردالت
ردالعجز علی الصدر
ردپا
ردپای حسی کلمات
ردع
ردفسیل
ردگیری
ردگیری چشم
رده
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید